مسجد تعاون مسیری بهسوی حکمرانی مردمی

با گسترش دموکراسی بعد از دهه ۱۹۹۰ در جهان، موضوع حکمرانی و مردمسالاری بیشتر موردتوجه واقع شد و این موضوع اهمیت یافت که چطور میتوان حکمرانی را به سمت مردمیشدن پیش برد. مردمیسازی حکمرانی به تلاشهای جنبشهای اجتماعی و نهادهای غیردولتی برای خلق فضاهای جدید مشارکتی در کلیه عرصههای حکمرانی اشاره دارد که این مشارکت منجر به تغییر و شکلدهی مجدد به رویههای حکمرانی میشود.
در جریان انقلاب مشروطه و پس از پیروزی آن، برای نخستینبار در ایران معاصر از مشارکت مردم در امر کشورداری و جایگاه ملت در حکومت و قانون، سخن به میان آمد و پس از این برهه بود که اندیشمندان و سیاستمداران کموبیش برای مردم در امور سیاسی کشور ارزش و جایگاهی قائل شدند که پیش از آن محلی از اِعراب نداشت. بدون شک روند حکمرانی مردمپایه در ایران، یکنواخت و ثابت نبوده و همواره با فراز و نشیبهایی همراه بوده است؛ به این صورت که در مقاطعی نقش مردم در مشارکت سیاسی بالا و از سوی دیگر تصمیمات سیاسی از جانب صاحبان قدرت با در نظر گرفتن سعادت ملت انجام میگرفت و در ازمنهای دیگر نیز حکمرانی مردمپایه دوران حضیض خود را میگذرانده است.
حکمرانی خوب ناظر بر اعمال قدرت و حاکمیت بر مبنای ویژگیهای مهمی همچون: حاکمیت قانون، پاسخگویی، شفافیت در تصمیمگیریها و کنشها، مسئولیتپذیری، نظارت قاعدهمند و مستمر، نظارتپذیری، عدم تبعیض، فسادستیزی و اخلاق مدنی است. در جهان امروز که آکنده از پیچیدگیهای روزافزون، رشد و گوناگونی فزاینده نیروهای اجتماعی و تشکلات مدنی و رشد شتابان آگاهیهای سیاسی-اجتماعی است، حکمرانی دیگر نمیتواند صرفاً مقولهای مرتبط با حکومت و دولتمردان تلقی شود، بلکه بایستی مقولهای ناظر به تعامل دوسویه حکومت و نهادهای مدنی و مردم باشد. (سردارنیا، 1395)
در الگوی حکمرانی خوب، نظام سیاسی با ماهیت کیفی و راهبردی در عرصه اجتماعی حضور پیدا میکند. دولت نقش مزاحم و انحصاری خود را به نقشی راهبردی و تسهیلکننده میدهد. دولت سطح گوناگون اداره و سازماندهی خود را بر پایه تسریعکنندگی و تسهیل دهی، بنیانگذاری و هدایت میکند. نیروها و گروههای اجتماعی با تعامل و تقابل اصولی شکلدهنده جامعهای همساز و هماهنگ برای حرکت در جهت توسعه هستند. بدینسان اعتماد و همکاری و ساختار شبکهای بر مبنایی سازمانیافته، در تمام سطوح زمینه را برای شکلگیری و گسترش سرمایه اجتماعی فراهم میکند و جامعه با این سرمایه اجتماعی مسیر توسعه را آسانتر طی میکند.(صفریان و امامجمعه زاده، 1396)